تـابِ تحمـلِ پـاییـــز را نــدارم ؛ دلگــیر است ؛ زرد است
دســت هایـش را به پیشــواز زمــستان دراز کرده ُ ســرد است .
دلـم بهـار مـی خواهــد
همــان کـه هنــوز عاشــق نشـــده !
سـبز اسـت ؛ شـاد اسـت ؛ گـونه هـایش ســرخ
لبـهایش خـندانُ دلـش به آمـدنِ تابــستان ، گـــرم .
تـابستان بـاش ؛ دســت هایـم گـرمایِ دستـهایت را مـی طـلبد .
درباره این سایت